برنامه محرم جریانات اسلام انحرافی چیست؟
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۰۵۱۷۳
پس از جنگ ترکیبی دشمن، 2 جریان غربگرا و متحجّر، رفتار خود را متناسب با حس و خیال تمامشدگی نظام، تنظیم کردند و دیری نگذشت با آرام شدن اوضاع و شکست طراحیهای سخت دشمن، جریان غربگرا، برنامههای خود را با استفاده از ظرفیتهای رسانهای و تریبونی دنبال کردند، سؤال این است که محرم امسال چه راهبردی از سوی این جریانات دنبال خواهد شد؟
به گزارش برنا؛ سعید صلح میرزایی در یادداشتی نوشت: ماه محرم از راه میرسد و مثل سالهای پس از انقلاب، نگاه درست به قیام حسینی در مجالس عزای اهل بیت (علیهمالسّلام) حاکم میگردد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
غالب ملّت ایران با بهرهگیری صحیح از نهضت حسینی، هم معرفتش را نسبت به دین حقیقی بالا میبَرَد و هم شور حماسهی حسینی را در دل میپروراند و هم با آشنا شدن با عبرتها و درسهای کربلا تلاش میکند که زندگی فردی و اجتماعی و جهانی حود را با اباعبدالله الحسین (علیهالسّلام) تنظیم کند و در این میان دو جریان غربگرا و متحجّر با سوءاستفاده از آزادی در پرتو نظام اسلامی و متانت و شرح صدر عزاداران حقیقی امام حسین (علیهالسّلام) به عقدهگشایی بر ضدّ معارف و آرمانها و خدمات انقلاب اسلامی خواهند پرداخت تا دنبالکنندهی هدف امویان از قتل کربلاییان باشند.
و دشمن نیز همین نوع سخنرانی و عزاداری را میپسندد که نه تنها مخالف منافع او نیست بلکه منفعت او را نیز تأمین میکند. حکایت مسئول انگلیسی و اذان بیخطر را نیز به یاد دارید.
سؤال این است که امسال چه راهبردی از سوی جریان زاویهدار با اسلام ناب محمدی و سیاسی دنبال خواهد شد؟
ابتدا چند نکته:
1- محرّم و صفر بود که نهضت امام خمینی (ره) را به اوج رساند و مرحله اوّل انقلاب یعنی سرنگونی رژیم طاغوت را رقم زد. در طول 44 سال انقلاب اسلامی نیز خطّ عاشورا نگهبان اسلام اصیل و ناب محمّدی و در نتیجه انقلاب اسلامی بوده است.
جریان روشنفکر متمایل به غرب که این کارکرد را از محرّم حسینی دید، در سالهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش کرد تا مجالس حسینی را از قالب سنّتی خود تهی کند. به گونهای که عالیترین مقام انقلاب یعنی حضرت امام را به واکنش واداشت. ایشان در 14 آبان سال 59 با اشاره به وسوسههای این جریان فرمودند:
«[اینکه برخی گفتهاند:] «امروز دیگر ما انقلاب کردهایم، روضه دیگر لازم نیست» از غلطهایی است که تو دهنها انداختهاند؛ مثل این است که بگوییم امروز ما انقلاب کردهایم، دیگر لازم نیست که نماز بخوانیم. انقلاب برای این است.
انقلاب کردیم که شعائر اسلام را زنده کنیم، نه انقلاب کردیم که شعائر اسلام را بمیرانیم. زنده نگه داشتن عاشورا یک مسأله بسیار مهم سیاسی- عبادی است.
عزاداری کردن برای شهیدی که همه چیز را در راه اسلام داد [ه ]، یک مسأله سیاسی است؛ یک مسئلهای است که در پیشبرد انقلاب اثر بسزا دارد... ما ملت گریه سیاسی هستیم، ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان میدهیم و خرد میکنیم سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است... باید جوانهای ما بدانند که هر نحو تبلیغی که بر ضد یکی از مظاهر اسلامی واقع شد، این تبلیغی است که از جانب بزرگترها و چپاولگرها به دست عمّالشان واقع می شود؛ برای اینکه اسلام را بکوبند. این جوانهای ما که بحمد اللَّه، مسلمند و فعّال، باید توجه بکنند به اینکه هر یک از این شعائر اسلامی چه چیزی دارد که اینها با آن مخالفند.»
2- پس از شکست جریان متمایل به غرب در این طرح، طرح دومی را در دستور کار قرار دادند و آن هم شبیهسازی کاریکاتوری محرّم سال 1357 شمسی بود. جریان زاویهدار با خطّ انقلاب اسلامی تلاش مذبوحانهای را آغاز کرد که با بهرهگیری از مفاهیم عالی نهضت حسینی و ارادت ملّت حسینی و آزاده ایران به اباعبدالله (علیهالسّلام) و با تحریف معنوی آرمانها و اهداف و شعائر حسینی و گاه با تحریف لفظی، اهداف غربگرایانه و یا سازشکارانه خود را پیگیری کند.
گاه امام حسین (علیهالسّلام) را امام مذاکره نامیدند، گاه با تطبیق نادرست بیانات انتقادی قهرمانان کربلا بر مسئولان عالی انقلاب اسلامی و همچنین بر نظام اسلامی، کینههای خود را از انقلاب اسلامی بگشایند. در جریان فتنه سال 88 همین طرح را داشتند امّا با سدّ بصیرت ملّت ایران، مواجه شدند و از آنجا بود که به عزاداران و مواکب حسینی حمله کردند و سیل عزاداران حسینی در نهم دی ماه، آنها را و فتنهیشان را غرق کرد.
3- عجیب اینکه جریان متحجّر که قاعدتاً باید با جریان غربگرا مرزبندی داشته باشد در این سوءاستفاده با آنها همراهی کرده و به آنها دست یاری میدهد. جریان متحجّر و به ظاهر متنسّک، با اقدامات خود به جریان غربگرا و بالمآل به دشمن نهضت حسینی و اسلام خدمت میکند. قرائتهای نادرست این جریان از قیام حسینی، در عمل موجب؛ الف. تقلیل هدف مجالس حسینی به تسلّا دادن به آل عبا (علیهمالسّلام) و ب. تطهیر دل از آلودگیها بدون در نظر داشتن اهداف اهل بیت (علیهمالسّلام) میشود و نمیگذارد برای مؤمنین عزادار این سؤال ایجاد شود که هدف از این گریه، سینهزنی موکبداری، راه انداختن دستههای عزا و تشویق به رفتن به زیارت امام حسین (علیهالسّلام) با همه سختیها ، مقابله با طاغوتهای زمان و محافظت از اسلام ناب محمدی و سیاسی بوده است.
4- پس از جنگ ترکیبیای که از مهر سال 1401 آغاز گردید، دو جریان غربگرا و متحجّر، رفتار خود را متناسب با حس و خیال تمامشدگی نظام، تنظیم کرد. دیری نگذشت با آرام شدن اوضاع و شکست طراحیهای سخت دشمن، جریان غربگرا ناامیدانه، برنامههای خود را در فاز نرم با استفاده از ظرفیتهای رسانهای و تریبونی دنبال کرد.
شرایط محرّم سال 1402 به گونهای است که آنها را وامیدارد تا با حداکثر توان به میدان آمده و پیشبینی میشود با قشربندی زیر به دست به طراحی عملیاتی بزند:
الف) روشنفکران غربزده: این گروه با سوءاستفاده از بیانات امام حسین (علیهالسّلام) و تحریف معنوی آن کلمات گهربار، به دنبال فروکاستن حرکت حضرت به یک مطالبه و اصلاح اجتماعی و خالی کردن آن از روح حماسی برای حاکمیت اسلام در همهی عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... خواهند بود. این جریان از قدیم به دنبال جایگزین کردن اسلام اجتماعی با کارکرد محدود به جای اسلام حقیقی با رویکرد حداکثری هستند.
ب) روحانینماهای زُهریمسلک: این عدّه که جمعیت بسیار اندکی را نسبت به جریان روحانیت اصیل شیعی تشکیل میدهند معمولاً وابسته به بیت منتظری یا شیرازی یا برخی دیگر از بیوت زاویهدار و البته دارای امکانات مالی و رسانهای هستند.
خطّی که این جریان دنبال میکند رخنه در میان جریان مذهبی با هدف تغییر گفتمان انقلابی مجالس حسینی است. در کنار قرائتهای جهتدار و مخالف جریان عظیم مردمی، گامی نیز با طعنه و کنایه به حرکت انقلاب اسلامی و راهبردهای اساسی آن در تقابل با نظام سلطه، مورد استقبال رسانههای غربگرا و بعضاً رسانههای ضدّ انقلاب قرار میگیرند.
ج) ورشکستگان سیاسی با ظاهر مذهبی: امثال مهدی نصیری و حائری شیرازی را در این دسته میتوان دید. این افراد که بیشتر به بلندگوی دو دستهی قبلی تبدیل شدهاند و نقش مزدور و بازارسالکننده و تکرارکننده آنها را دارند. این افراد با ژست مصلح اجتماعی، هدفی جز دیدن و پررنگ کردن ضعفهای نظام و همچنین بازنمایی مصنوعی نقاط قوّت غرب و بزک تمدّن منحط غربی ندارند.
د) اهالی شهوت: این جریان که با همه شعائر اسلامی مخالف است و از حاکمیت اخلاق اسلامی بیزار است با همهی شعائر حسینی، عزاداری، اطعام، راهپیمایی اربعین، سیاهپوشی و ... تعارض دارد. و البته سطح اندیشهی خاصّی ندارد و در کسب طرفدار از جریان متدیّن و همچنین اهل فکر، ناتوان است.
آیا این خبر مفید بود؟
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: استفاده از ظرفیت جنگ رسانه قتل محرم جریان غربگرا انقلاب اسلامی علیه الس لام شعائر اسلام امام حسین ت حسینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۰۵۱۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا کشوری مثل مصر سریال "حشاشین" را ساخت؟
به گزارش تابناک به نقل از تسنیم، نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجتالاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجتالاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقهشناس و پژوهشگر جریانهای اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.
بطحایی بحث خود را با موضوع جریان های فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعتها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضیها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریانهای فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل میدهد. نبرد جریان های فکری در این اتفاق رخ میدهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفول تر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریانهاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل میدهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریان ها صحنه آینده جهان اسلام را می سنجد.
وی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمیشود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنهی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمیتواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنهی آینده جهان اسلام را میسازند که باید در حوزه آیندهپژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم.
سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط دارد
بطحایی گفت: باید به نکته ای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیلها فایده نخواهد داشت. چون بعضی می گفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل می شود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر میرود و مدتی در آنجا میماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکهای ضرب میکند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری میشود. مدت کوتاهی حکومت میکند و بعد لشکری میآید و او را میکشند. بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریانها و فرقهها بپردازند و ما با اسلام سیاسیهراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی بر خورده است.
مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام است
وی با طرح این سؤال که در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موجهای تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریانهای فکری چه واکنشی نسبت به این موجها داشتند. از 226 سال قبل در 1213 قمری یا 1798 میلادی که ناپلئون حمله میکند و میگویند توپهای ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً 6 موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشورهای عربی تفاوت دارد. کشورهای عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد.
بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویهای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه 300 صفحهای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشهکاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از 226 سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص الابریز فی تلخیص باریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنشهایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سختافزارهای غرب مواجه می شوند که چرا غرب از جهتهای مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست می خورد.
این پژوهشگر فرقهها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص میکند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح میکنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه می شود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا میشود.
روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل میدهد
وی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل میگیرد،افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکتهای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکلگیری اسرائیل را شاهدیم. پانعربیسم در مصر خودش را خوب نشان میدهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیقترین بستهای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه میشود، متعلق به اوست. در کتابهای «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را میگوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص می کند. به جهان اسلام نسخه میدهد که چه قسمتهایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر میگوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.
بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقهگرایی منتج میشود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میداندار در تمام این صحنهها، خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزهها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند میرود. میگوید واکنشها را نسبت به حشاشین میدانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند، اما از نظر جریانی میگویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیریها را منکوب کند.
وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریانشناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت: اما چکار کنیم؟ به ذهنم میآید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلیها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمیتواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.